آیا تخت جمشید ناتمام است؟

اخیرا مباحثی در مورد تخت جمشید مطرح میشود تا نشان داده شود که این بنای باشکوه ناتمام است. این افراد ادله آشکار زیر را ندیده و به تحلیل مغرضانه بر علیه ساحت مقدس تخت جمشید ادامه میدهند.

آثار قلم و چکش عوامل اسکندر برای تخریب مذبوحانه سر ستون در کارگاه خارج از صفه

استفاده از تراز در یک طرف دیوار و عدم استفاده از آن در طرف دیگر زیبایی خاصی به دروازه ملل داده است که نشان از اراده هخامنشیان برای صاف کردن طرف دیگر دیوار که مجازا به معنی گسترش عدالت در دنیا است دارد.

نمونه ای از توالت فرنگی در تخت جمشید که درب آن در اثر استفاده زیاد کمی صائیده شده است.

آثار کوبیسم در تخت جمشید که اثبات میکند "هنر نزد ایرانیان است و بس"

این تابلو نحوه آشکار شدن سربازان هخامنشی در جنگها را به وضوح نشان میدهد.

عدم نبش اندازی محل اتصال این دو ضلع، اشتباه بودن نبش اندازی را اثبات نموده و محققان رشته معماری را به تجدید نظر در استفاده از نبش اندازی ترغیب نموده است.

نمونه های بالا تنها قسمت کوچکی از هنرهای اجرایی در تخت جمشید است. در حال حاضر به سادگی و با مراجعه به هنرهای معماری در خرابه های تخت جمشید می توان در هر مجمع کارشناسی اثبات کرد که هیچ یک از پانل های ساختمانی تخت جمشید خالی از هنرهای مشابه نبوده و هیچ یک از کاخ های آن جهت مجافظت از این اثر سترگ معماری برای سکونت استفاده نمیشده است. آیا با قبول این حقیقت قابل عرضه و اثبات چه چیزی از امپراتوری هنری هخامنشیان بدون اثبات باقی خواهد ماند؟ هر علاقه مند دریافت حقیقت که تخصصی در معماری داشته باشد، می تواند به شکل فردی و یا گروهی برای بازدید و ارزیابی جدید از طریق این وبلاگ اقدام کند.